پژوهش ها ضروری است قابلیت کاربست داشته باشند
به گزارش مجله حقوق، اگر به گوشه و کنار شهرمان نگاه کنیم متوجه تغییرات و تحولات خوبی در حوزه....
خبرنگاران-مریم قاسمی :اگر به گوشه و کنار شهرمان نگاه کنیم متوجه تغییرات و تحولات خوبی در حوزه فعالیت های فنی و عمرانی نظیر راهسازی، ساخت پل، آسفالت معابر و... می شویم.این تحولات بهانه خوبی است تا با مهندس صفا صبوری دیلمی معاون فنی و عمران شهردار تهران و رئیس کمیته پژوهشی مدیریت استانداردسازی عمرانی و زیرساخت های شهری گفت وگو کنیم.
به عنوان رئیس کمیته پژوهشی مدیریت استانداردسازی عمرانی و زیرساخت های شهری بفرمایید چه چالش هایی پیش روی پژوهش وجود دارد؟
موضوع ما در بحث های پژوهشی، با توجه به تعاریفی که از پژوهش داریم، این است که برخی پژوهش ها قابلیت کاربست (خروجی و نتیجه) ندارد یا اینکه واقعاً پژوهش نیست. نزدیک 20 سال است که درشهرداری به طور جدی کارهای پ ژوهشی انجام می گردد، اما به واقع اتفاق زیادی درحوزه پ ژوهش های مؤثر در فعالیت های عمرانی نیفتاده است. اما از نظر اینکه بگوییم ما در موضوع تکنولوژی، نوع کاری که انجام می دهیم و نوع نگهداشت شهر با امکانات روز جهان پیش می رویم، نه واقعاً این طور نیست و نیاز به آینده پژوهی داریم. مثلاً تحقیق و پژوهش کنیم که پیاده روها باید چطور باشد و چطور طراحی شده باشد که مردم به راحتی از آن استفاده نمایند. مثلاً کسانی که با کالسکه بچه، ویلچر و... وارد پیاده روی شوند به راحتی راه بروند و تردد نمایند. تا به امروز اگر پ ژوهشی در این زمینه ها شده، کاربستی نداشته و این مطالعات طوری تنظیم شده که متأسفانه حالا در کتابخانه ها خاک می خورد و به فراموشی سپرده شده است.
موضوع به کارگیـری پژوهش های کاربست محور در عمران شهری نکته بسیار مهمی است. چگونه می توان در این زمینه به نقطه ایده آل رسید؟
مقوله ای که در پژوهش مهم به نظر می رسد این است که تعریفی که از موضوع پژوهش می کنیم با محصولی که بیرون می آید هر دو دست به دست هم می دهند و در خاتمه نشان می دهد که پ ژوهش درست و مناسبی اجرا شده یا نه؟ پ ژوهش باید طوری باشد که با درخواست ها هماهنگ باشد. ما تقریباً هر سال بودجه ای نزدیک به 300 میلیارد تومان برای مناسب سازی و مرمت پیاده روهای شهر تهران هزینه نموده ایم. چرا باید پیاده روهای ما به این ترتیب باشد؟ چرا وقتی به کشور پیشرفته ای می رویم، می گوییم پیاده روها چقدر راحت و عالی است. شاید باورش برای مردم سخت باشد که آنها کمتر از ما هزینه می نمایند. معتقدم که ما کم خرج نمی کنیم. مثل یک کشور پیشرفته هزینه می کنیم، اما هزینه ای که می کنیم گسسته و پراکنده است و چون هدفمند هزینه نمی کنیم به هدف نمی رسیم و نتیجه خوبی به دست نمی آوریم.
نکته دیگر این است که اکنون بیشتر پ ژوهش ها در قفسه کتابخانه ها خاک می خورد. نقطه انفصال ما در این جاست که پ ژوهش به کاربست های مختلف تبدیل نمی گردد. در پ ژوهش هایی که ما سال ها پیش انجام داده ایم، باید نگاه کرد چند درصد این پژوهش ها تبدیل به تکنولوژی و زیرساخت شده است. من فکر می کنم خیلی کم و اگر این نقص را رفع نکنیم در واقع هرسال بودجه ای را هدر و دوباره سال بعد همان کارهای تکراری را انجام می دهیم. جشنواره برپا می کنیم و به برترین پژوهش ها جایزه می دهیم و... اما با این کار پیاده روها درست و آسفالت خیابان انجام نمی گردد.
به نظر شما چنددرصد از پژوهش هایی که تا به امروز اجرا شده به نتیجه رسیده است؟
نمی خواهم با قطعیت بگویم که پ ژوهش ها نتیجه ای نداشته، اما اگر پژوهشی هم نتیجه ای داشته فقط 5 تا 10 درصد بوده است، در صورتی که در ابتدا تا 80 درصد برای حصول نتیجه هدف گذاری شده بوده، چیزی که مورد نیاز است تا به مقصد برسیم. تا زمانی که آسیب شناسی نکنیم نمی توانیم پیشرفت کنیم. ما مجبوریم این تلخی ها را تحمل کنیم تا به شیرینی برسیم.
در این جهت با چه چالش هایی روبه رو هستیم و بایدچه کار کنیم؟
موضوع اصلی اینجاست که ما تعریف مسئله مان خوب نیست. یعنی اگر تعریف مسئله خوب باشد پ ژوهش خوبی انجام می دهیم. به فرض 800 پل سواره رو در تهران داریم که باید اینها را تعمیر و نگهداری کنیم. نیاز داریم عده ای پژوهشگر بیایند و آنالیز نمایند که چطور باید خرابی ها را شناسایی و چطور آنها را تعمیر کنیم. بنابراین می توانیم مسائل بسیاری برای پژوهش ها مطرح کنیم. یک راه چاره این است که متقاضیان پژوهش مسائل را درست تعریف نمایند. یکی از راه چارهها این است که صورت مسئله در کمیته های پ ژوهشی تحلیل گردد طوری که پژوهشگر بتواند به ما پژوهشی ارائه کند که بتواند حل مسئله کند. نکته دیگر اینکه برای پ ژوهش تعارف نکنیم. ببینیم اگر راهکار مسئله است پژوهش را تحویل بگیریم. من فکر می کنم خیلی وقت ها ما این پژوهش ها را تحویل می گیریم بدون اینکه به راه اصلی رسیده باشیم. به نظر من پژوهشگر باید ضمانت کارش این باشد که کاربست پروژه را درست انجام دهد و به راه اصلی حل مسئله رسیده باشد.
چطور می توان آمار و اطلاعات پژوهش ها را به درستی در اختیار پژوهشگران قرار داد؟
به نظر می رسد درگرفتن آمار و اطلاعات مسئله ای وجود نداشته باشد. تا به حال هر پ ژوهشی که تحلیل شده، پژوهشگر انجام داده، اما موضوع این است که صورت مسئله را خوب تعریف نکردیم و به نتیجه درست نرسیدیم. این دو موضوع را باید رفع کنیم تا پژوهش درستی داشته باشیم. ساختار مدونی هم برای دستیابی به پژوهش ها وجود دارد و در سایت مرکز مطالعات شهرداری تهران بارگذاری شده و همه به آن دسترسی دارند. مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران براساس مواردی که هرسال در کارگروه های پژوهشی معاونت تصویب می گردد، مثل مواردی که در سال 98 تصویب شده با فراخوان از پژوهشگران کل کشور دعوت می نماید. به نظرم ساختار این کار درست طراحی شده و هر روز کیفیت و کمیت آن را ارتقا می دهند.
چرا فاصله معناداری بین پژوهش و عمل وجود دارد؟
پاسخ این سؤال را با مثالی روشن می کنم. به فرض اگر مشکل ما این است که چرا در نقطه ای از شهر پیاده روها این قدر بالا و پایین است، باید پژوهشگران این موضوع را به طور دقیق تحلیل و آنالیز و با محور قرار دادن کاربست برای حل مسئله اقدام نمایند. یعنی چه کارکنیم که وقتی پیاده رو می سازیم سطح زمین بالا و پایین نباشد. نمونه اش خیابان شریعتی است که وقتی با خودرو در خیابان حرکت می کنید شیبی در جهتتان احساس می کنید. چه کار کنیم که پیاده روهای خیابان شریعتی با این شیب هماهنگ در بیاید؟ چرا پیاده روهای خیابان شریعتی با همین شیب حرکت نمی نماید؟ شاید یکی از جواب ها این باشد که خانه هایی را که سال ها قبل اینجا ساخته اند، بالا و پایین سطح زمین ساخته اند و به این دلیل شیب پیاده روها به این شکل درآمده است. حال اگر پیاده رو سابق سرجایش بماند و یک متر به عرض آن اضافه کنیم، آیا می تواند با شیب خیابان هماهنگ باشد یا باید به جای آن پله بگذاریم. اینجا با یک مشکل فنی در پیاده روسازی روبرو هستیم. باید تجزیه و تحلیل کنیم که چه اتفاقی افتاده سطح خیابان یک شیب دارد، اما پیاده رو آن دست انداز دارد و گاهی 5 پله می خورد و با یک شیب خیلی تند روبرو می شویم. چرا شیب پیاده رو با شیب خیابان جلو نمی رود؟ آسفالتی که با عرض 10 متر، شیب 5 درصد بالا می رود، چرا پیاده رو کنار آن با همان شیب بالا نمی رود. درواقع اینجاست که باید پژوهشگر راهی پیدا کند که این مسئله را حل نماید.
فرهیختگان علمی و دانشگاهی می توانند روی این طرح ها کار نمایند و اینکه از این به بعد چه کار کنیم که این اتفاق نیفتد. مشکل دیگر این است که بخشی از پ ژوهش هایی که ارائه می گردد فاسد شده، یعنی زمانی ارائه شده که دیگر آن مسئله در شهر وجود ندارد. مثل اینکه شما الان گرسنه هستید و درخواست غذا می دهید و اگر روز بعد غذا دست تان برسد فایده ای ندارد. زمانی که کار پژوهشی انجام می گردد نباید سوخت گردد. به عقیده من پژوهش باید طوری باشد که در درازمدت بتوان از آن بهره گرفت.
برخی ها گمان می نمایند که کارهای پژوهشی به نوعی هدر دادن سرمایه است. در این زمینه چه نظری دارید؟
به عقیده من اصلاً اینطور نیست. مگر چه تعداد پژوهش در شهر تهران انجام می گردد و چه مقدار هزینه دارد؟ یک پژوهش خوب ممکن است 50 میلیون تومان هم خرج برندارد و البته که جامعه دانشگاهی که کار پ ژوهشی انجام می دهد انسان های فرهیخته ای هستند و بعید است که مسائل مفسده انگیز در بین آنها وجود داشته باشد. دوباره تأکید می کنم که در یک پژوهش از اول کاربست و خروجی ها باید دقیق تعریف گردد و اگر این اتفاق بیفتد، با نتیجه درستی روبه رو خواهیم شد.
آیا اکنون به دوره ای رسیده ایم که مدیریت نگهداشت امکانات شهری ارزش بیشتری پیدا نموده و به همین دلیل کمتر در شهر شاهد افتتاح پروژه های عمرانی هستیم؟
تصور اشتباهی است. باید در شهر خوب قدم بزنید و ببینید. از سال 1396 تا به امروز نزدیک به 38 پروژه بزرگ در تهران افتتاح شده است. همین الان هم 5 پروژه بزرگ(مگاپروژه) در حال بهره برداری است. شرح اینکه پروژه عمرانی فقط ساخت پل و بزرگراه نیست و دامنه کاربردش وجوه مختلفی دارد و خیلی وسیع است. ساخت شبکه جمع آوری آب های سطحی را در تهران در نظر بگیرید. آن را نمی بینیم چون در زیر زمین در حال اجراست. این پروژه آنقدر بزرگ است که لودر وکامیون به داخل آن می رود، اما دیده نمی گردد و مردم از آن بی اطلاعند.
الان در شهر تهران 530 کیلومتر بزرگراه داریم و 530 کیلومتر شبکه جمع آوری آب های سطحی هم وجود دارد. برای نمونه دستگاه تی بی ام با قطر3/7متر از اردیبهشت تا به امروز 500 متر تونل ایجاد نموده که در نوع خود بی نظیر است. دیگر اینکه یک سامانه جمع آوری آب های سطحی ایجاد کردیم که خطر وقوع سیل را در مناطق 21 و 22 رفع می نماید؛ پروژه ای که از اردیبهشت سال جاری آغاز شده و یک طرح 800 میلیارد تومانی است.
نمونه های دیگر از پروژه های عمرانی زیرگذر استاد مشخص، بزرگراه شهید رستگار و شهید بروجردی است که در گوشه و کنار پایتخت در حال اجراست. اکنون 77 پروژه دیگر نیز در حوزه عمرانی پیش رو داریم. بنابراین اصلاً این طور نیست که کاری در شهر انجام نمی گردد. به نظرم این گفته ها شایعه یا بهتر بگویم افتراست. مثلاً در پروژه گیشا باید گفت که از سال 93 تا 96 فقط 13 درصد پیشرفت داشته و از سال 96 تا 98 تا 70 درصد پیشرفت داشته است.
شهرداری تهران در 2 سال گذشته به اندازه 5 برابر آن 3 سال کارنموده است. مثال دیگری می زنم. در ساخت زیرگذر استادمشخص وقتی پروژه را تحویل گرفتیم، بعد از 3 سال 11 درصد کار اجرا شده بود، اما از زمانی که کار را تحویل گرفته ایم یعنی بعد از 2 سال این پروژه 85 درصد پیشرفت داشته است.
پروژه رازی هم یک طرح 30 هزارمترمربعی در 4 هکتار زمین است که از سال 1373 آغاز شده و قرار است در آنجا سالن تئاتر 950 نفری ایجاد گردد که نمونه دیگری ندارد و اکنون به مراحل پایانی رسیده است
- منبع:ویژه نامه شهرپژوه